روز خوب

امروز واقعا ی روز خوب بود. صب ک صبونه رو مشتی زدیم ب بدن. ی تمرین ی ساعته با ساز. اتلاف وقت(: ناهار اتلاف وقت (: ی مقاله در نقد لیبرال دموکراسی. رفتم کانون ی مقدار سوال و آزمون برا ویرایش گرفتم ک فردا شب و پسفردا انجامشون میدم و البته مهم ترین نکته این که دکتر جعفری بم ای میل زد. دمش گرم خیلی حال داد. روزی ک دانشجوهای دانشگاه امستردام همراه با استاد ایرانیشون (دکتر جعفری) اومده بودن دانشگاه ما موقع پرسش و پاسخ ی سوال درباره رفتار اتحادیه اروپا در قبال دموکراسی و محدود کردن اون توسط لیبرالیسم پرسیدم نصضشون فر خوردن ی دختر روسه هم ک اسمش ساشا بود کلی حال کرد و طرفمو گرفت تو بحث. بعد نشست رفتم پیش دکتر جعفری موضوعمو بش گفتم ای میلشو داد گفت یاداوری کنم کمکم میکنه. فک کرم از سرش وا کرد. 4 روز پیش میل زدم جواب نداد گفتم پیچونده ولی الان هم مقاله خودشو فرستاده هم کتاب مکسینز وود رو ک خب ترجمش رو دارم ولی توصیه ش باعث شد حتما بخونمش. الانم باس کم کم دس ب قلم بشم برا نوشتن. اول کتاب دموکراسی و ح بشر بعد هم نقدهای بشیریه و واروفاکیس (اسمش خداااااااس) بعدشم ک سرمایه در قرن بیست و یک. تا چه پیش آید.
فقط امیدوارم صادق زودی نیاد بشینه پا المپیک برینه تو کاسه کوزه ما

اگر کلمه ای ناقص تایپ شده از خانندگان گرامی عذر میخام (: این صفه کلید لب تاب ما ی قضیه داره خراب شدنش ک ی روز ک هوای خاطره گویی کردم براتون تعریف می کنم ک بمیرید از خنده (((((((((((:

امیدوارم امروز ب معنای کامل روز خوب باشه. ب قول فرشاد ک میگه: روز خوب من روز ذهنای بازههههه ذهنم باز باشه خوب بنویسم دکتر زارعی ضایعمون نکنه ک اگ بکنه ب فاک تبعید میشم.

ترشحات ذهنی یک بیمار بی خواب...