افتضاح یا شاید یک همچین چیزی

ساخت وبلاگ
امروزم گذشت و هیچ غلطی نکردم در راستای نوشتن این پروپوزال وامانده /: البته خب جمعه ها نمیشه باید کلاس برم ک خودش 3 ساعت پروسه س با یکی از بچه های قدیم دانشکده هم رفتم بیرون ک کاش نمیرفتم ولی روم نشد بگم نمیام ): فقط وقتم تلف شد. شاید نکته ای ک از امروز برام موندگار شد گوش دادن ب ردیف نوازی داریوش طلایی بود ک رنگ شهراشوبش عااااالی بود و 4 5 بار گوشش دادم میکشوندم تو خودش و مثل دیوونه ها سرمو تو مترو و تاکسی تکون میدادم باهاش و نتهاش رو میگفتم. بذار فک کنن دیوونم خیالی نیست (: کاش جای س تار با تار میزد خیلی بهتر میشد. امیدوارم امشب خوابم ببره و فردا بتونم چند صفحه ای بنویسم برا استاد و دو سه روزه تکمیلش کنم بفرستم براش تا اخر شهریور تصویب شه بره پی کارش

ترشحات ذهنی یک بیمار بی خواب...
ما را در سایت ترشحات ذهنی یک بیمار بی خواب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ebiikhaab1 بازدید : 149 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 20:44